آنچه در زیر میخوانید خلاصه ای از مقاله مذکور می باشد که در گردهمایی “راهکارهای غلبه بر موانع پایداری و خودکفائی مراکز هسته ای ملی و مدیریت پروژه ها” در تاریخ ۲/۵/۸۵ از ساعت ۱۰الی ۱۰:۳۰ در سازمان انرژی اتمی توسط مهندس رضا بدریان مطرح گردید .
بحران مدیریت در کنار ، سیاست مهمترین مانع در راه انجام تحقیقات هسته ای
رضا بدریان۱
۱- شرکت کالای الکتریک – مرکز غنی سازی اورانیوم نطنز
خلاصه :
پس از استفاده نامعمول از انرژی هسته ای طی جنگ جهانی دوم ، مهمترین راه مهار این انرژی محدود کردن استفاده از مواد و قطعات مورد نیاز صنعت هسته ای بوده است ، لذا تحت عنوان کلمه زیبای پادمان آنرا تحت کنترل در آوردند حال آنکه در دل این قانون بحثی دیگر نهفته است ، آری انحصار طلبی هسته ای .
تکنولوژی هسته ای پیچیدگی و هزینه زیادی را دربر ندارد اما با اعمال سیاست از طرف کشورهای دارنده این صنعت نه تنها آنرا پرهزینه نموده ، بلکه بعلت عدم دست یابی به نتایج تحقیقات و محدود بودن کار در این زمینه ، آنرا بعنوان تکنولوژی مرموز و مبهم معرفی نموده است . سیاست باعث شده تا در بسیاری از مراکز هسته ای در کشورهای جهان سوم بحران مدیریت بروز نموده و سیاست جای تخصص را در بین کارکنان اشغال نماید . هر چند مردم و دولتها خواهان دست یابی به این صنعت باشند و مراکز تحقیقاتی در راه انجام آن تمایل نشان دهند اما بعلت وجود موانع سیاسی و انحصار طلبی قدرتها در این صنعت ، ماده ای در اختیار دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی مخصوصا مراکز خصوصی نیست که بتوان بر روی آن آزمایش انجام داد و نتیجه تحقیقات قبلی در اختیار نمی باشد که بتوان به آن استناد نمود .
در این صنعت تنها باید مقلد بود . از کشورهای انحصار طلب ، مطلب آموخت و به آنان وابسته بود . در این مقاله سعی شده است تا ضمن بررسی علل وجود موانع در راه تحقیقات هسته ای ، راه برون رفت از آن نیز ذکر گردد .
….
….
….
….
نتیجه گیری
در لابلای این مسایل به تنها مانع ایجاد مشکلات در این صنعت برخورد می نمائیم و آن سیاسی بودن این صنعت است . بطور حتم هرگاه مسائل سیاسی مطرح باشد ، آنگاه بسیاری از نواقص پوشیده شده و ممکن است معایب از نظرها پنهان باقی بماند .
سیاست باعث می شود تا نتوان از مدیران توانمند و متخصص در مراکز هسته ای استفاده نمود زیرا در این مراکز جایی برای نقد و اظهار نظر سایر افراد وجود ندارد .
تنها شرط مدیریت را مسائل حاشیه ای رقم خواهد زد و مدیر در چنین سیستمی بدون هیچ اضطرابی از سوء مدیریت خود ، تنها مسئولیت خود را در قبال منافع سیاسی دنبال می نماید .
وقتی که مدیر پشتوانه خود را مسائل سیاسی درنظر بگیرد و توانمندی شخصی مد نظر نباشد آنگاه در جذب سایر پرسنل نیز ، تخصص ملاک عمل قرار نخواهد گرفت و با این وجود به صراحت می توان اذعان نمود که :
سیاست ، خود عامل ایجاد بحران مدیریت می باشد و هرگاه سیاست ، تعیین کننده خط مشی آیند باشد ، لذا سوددهی و کارآئی مناسب ملاک کار نبوده ، ارزیابی اقتصادی مفهومی نخواهد داشت . چه بسا بحران بوجود آمده در مدیریت ، باعث عدم کارآیی سیستم شده و مشکلات عدیده زیست محیطی را شامل شود . سیاست باعث می شود تا این علم و فن آوری در نظر مردم مجهول باقی مانده و مردم درک صحیحی از دستاوردهای آن نداشته باشند . با وجود سیاست انحصار طلبی ، دانشگاههای کشور و مراکز تحقیقاتی غیر دولتی دسترسی به مواد و قطعات هسته ای نداشته و عملا قادر به انجام تحقیق و آموزش نیستند . سیاست باعث می شود تا افراد عادی و دانشگاهها و یا مراکز تحقیقاتی نتوانند بطور جداگانه و مستقل به آزمایش بپردازند و بحث ارتباط صنعت با دانشگاه در این تکنولوژی مفهومی ندارد چراکه وقتی این صنعت سری و محرمانه تلقی شود دیگر نمی توان آنرا دربین دانشگاهیان بسط و گسترش داد .
با توجه به موارد مطرح شده تنها راه برون رفت از این بحران :
” گسترش دانش هسته ای در بین همه مردم و جوامع “
می باشد . با فراگیر شدن آن دیگر جائی برای پنهان کاری و انحصار طلبی باقی نمی ماند . دیگر بحران مدیریت نداشته و براحتی می توان سیستم را نقد و بررسی نمود . آنگاه ارتباط صنعت با دانشگاه مفهوم واقعی خود را بازخواهد یافت و چه بسا ایران با پشتوانه ملت و به همت متخصصان یکی از پیشرفته ترین کشورها از نظر تکنولوژی هسته ای گردد .
به امید آن روز .