مهمات الکترومغناطیسی را میتوان به وسیله بمبهای هدایت شونده و غیر قابل هدایت، موشکهای کروز، گلولههای توپخانه و موشکهای بالستیک پرتاب نمود.. .
بنابراین نخستین دفاع علیه بمبهای الکترومغناطیسی انهدام موشک یا هواپیمای حامل بمب و یا انهدام سکوی پرتاب بمب یا موشک است. این شیوه دفاعی همیشه عملی نیست بنابراین سامانههایی که در معرض تاثیرات این امواج قرار میگیرند باید به طور الکترومغناطیسی مقاوم شوند. استفاده از پوششی که مانع از عبور میدان مغناطیسی است از مهم ترین تدابیر خواهد بود. این کار با پوشاندن کامل وسایل در پوشش هادی الکتریکی موسوم به پوشش فاراده انجام می¬گیرد. وقتی پالس الکترومغناطیس به این پوشش برخورد کند، انرژی آن به وسیله مواد هادی پوشش جذب شده و سامانههای درون پوشش کاملاً مصون باقی خواهد ماند. این اثر مشابه زمانی است که یک هواپیما به رعد و برق برخورد کند، در این شرایط پوسته بیرونی هواپیما انرژی را در بیرون به جریان در آورده و تخلیه مینماید به گونهای که هیچ سامانهای در داخل هواپیما آسیب نخواهد دید. برای محافظت صحیح یک سامانه، باید اطمینان حاصل نمود که تمام ورودیها دارای پوشش بوده و بدون پوشش فاراده رها نشده باشند همین موضوع نیز به عنوان ضعف عمده این روش تلقی میشود، زیرا غالبا سامانههای تحت پوشش به هر دلیل نیازمند ارتباط با محیط خارج از پوشش هستند. کابلهای انتقال نیرو، سیمهای ارتباطی و اطلاعاتی و حتی آنتنهای فرستنده و گیرنده از کانالهای ارتباطی با محیط بیرون از پوشش میباشند. در مجموع هر سیمی که به پوشش وارد میشود یک کانال بالقوه برای انتقال موج انرژی و پالس الکترومغناطیس به درون پوشش فاراده است و موجب تخریب وسایل الکترونیکی درون پوشش می¬شود. حتی با فرض برآورده کردن این الزامات، مقاومت سامانه درون پوشش به شدت پالس الکترومغناطیسی بمب و طراحی مقاومت پوشش فاراده وابسته است. از طرف دیگر فنآوری گرمایونی (تجهیزات لولههای خلا) در مقایسه با فنآوری حالت جامد یا همان ترانزیستوری در مقابل سلاحهای الکترومغناطیسی مقاومت بیشتری از خود نشان میدهند. بنابراین سلاحهای مورد نیاز برای تخریب رایانهها و سامانههای با فنآوری حالت جامد، کمترین تخریب در سامانههای با فنآوری گرمایونی ایجاد میکند. بمبهای الکترومغناطیسی را شاید بتوان سلاحهای کشتار الکتریکی نامید که طیف وسیعی از اهداف الکترونیکی را در بر میگیرند. این نوع مهمات نقش قاطعی در فرآیند جنگ اطلاعات ایفا میکنند. بهرهمندی از دانش بمبهای الکترومغناطیسی به ویژه نوع غیر هستهای مبتنی بر فن آوریFCG که دست یافتنیتر نیز میباشد، علاوه بر ایجاد آشنایی عملی با این سامانه و تاثیرات آن، امکان به کارگیری و راهکارهای مقابله با اثرات آنرا نیز فراهم مینماید، راهکارهایی که هرچه زودتر باید اندیشیده شوند. از کار افتادن سامانههای راداری و موشکی، تاسیسات ارتباطی و هوانوردی، عملاً مختل کننده هرگونه واکنش دفاعی مناسب در مقابل حریف است. تجهیزات پیشرفتهتر به علت وجود تجهیزات الکترونیکی بیشتر، در مقابل بمبهای الکترومغناطیس آسیب پذیرتر هستند. قطعاً در هرگونه درگیری احتمالی با یک تجهیزات مدرن و پیشرفته الکترونیک، استفاده از یک بمب الکترومغناطیس تاثیرات مرگبارتری برای آنها به همراه خواهد داشت که به عنوان یک نقطه قوت برای حریف ضعیفتر از بعد تکنولوژی الکترونیکی است. از طرف دیگر با توجه به در دسترس قرار گرفتن فنآوریهای پیشرفته غیر نظامی که امکان استفاده نظامی را فراهم میکند، احتمال ساخت بمبهای الکترومغناطیسی در کاربردهای تروریستی افزایش خواهد یافت. از آنجاییکه این نوع بمب تلفات انسانی به همراه ندارد افکار عمومی را تحریک نمی¬کند و کشورهای هدف در شرایط دشواری قرار میگیرند. لذا حرکت سریع به منظور کسب این فنآوری امری حیاتی است.
برگرفته از کتاب ) مدیریت بحران درحوادث هسته ای )